حیازت

لغت نامه دهخدا

حیازت. [ زَ ] ( ع مص ) گرد آوردن چیزی. حیازه. رجوع به حیازة شود.
حیازة. [ زَ ] ( ع مص ) گرد آوردن چیزی و فعل آن از نصر است. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) ( آنندراج ). رجوع به حوز شود.

فرهنگ معین

(حَ زَ ) [ ع . حیازة ] (مص م . ) ۱ - رجوع کردن . ۲ - به دست آوردن .

فرهنگ عمید

فراهم کردن و به دست آوردن، گرد آوردن، جمع کردن.

فرهنگ فارسی

فراهم ساختن، گرد آمدن، بدست آوردن چیزی
۱ - ( مصدر ) جمع کردن گرد آوردن . ۲ - فراهم ساختن بدست آوردن . جمع : حیازات .

ویکی واژه

حیازة
رجوع کردن.
به دست آوردن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ورق فال ورق فال فنجان فال فنجان فال سنجش فال سنجش فال چای فال چای