جوشیده مغز

لغت نامه دهخدا

جوشیده مغز. [ دَ / دِ م َ ] ( ص مرکب ) کنایه از مردم خشمناک و غضب آلود. ( برهان ) :
جهاندار دارای جوشیده مغز
نشد نرم دل زآن سخنهای نغز.نظامی.|| مردم هشیار. ( برهان ) ( آنندراج ). تندذهن.

فرهنگ معین

(دِ. مَ ) (ص مر. ) ۱ - خشمناک . ۲ - هوشیار.

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱- خشمناک غضبناک . ۲- تند ذهن هوشیار.

ویکی واژه

خشمناک.
هوشیار.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال احساس فال احساس فال تاروت فال تاروت فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال سنجش فال سنجش