جاجم. [ ج ِ ] ( اِ ) پلاس را گویند و فرشی باشد که آن را از نمد الوان دوزند. ( برهان ) . بمعنی جاجیم است و آن فرشی است که از پشم بافند غیر از گلیم ، مطلق پلاس ، و نیز فرشی که آن را از نمد الوان دوزند و جاجیم بتحتانی مشبع آن است. شفائی در هجو شال مرسله شخصی گفته است : وهم گفتا نه کهنه جاجیمی است چون نمد دالبر درم درمش. لیکن در هندوستان بفتح شهرت دارد و از شعر ملافوقانی یزدی مستفاد میشود که بضم نیز صحیح باشد، زیرا که مدار قافیه غزل بر ضمه ماقبل رَوی است چون مردم ، انجم و امثالها و هو هذا : اطلس و زربفت با آن عز و گوز و طمطراق ریشخند بندگان قالی و جاجم شدند.ملافوقانی یزدی ( از آنندراج ).
فرهنگ معین
(جِ ) (اِ. ) نک جاجیم .
فرهنگ عمید
=جاجیم
فرهنگ فارسی
( اسم )۱- فرشی که آنرااز نمد الوان دوزند ۲- اراک وبروجرد ) بافته ای ازپشم تابید. الوان که بسیار زبر و خشن است و بیشتر برای پیچیدن رختخواب و مانند آن بکاررود.