توریث

لغت نامه دهخدا

توریث. [ ت َ ] ( ع مص ) میراث دادن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ). وارث گردانیدن و شریک ورثه کسی نمودن دیگری را. ( منتهی الارب ) ( از آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || آتش جنبانیدن تا شعله زند. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). افروختن آتش. ( آنندراج ).

فرهنگ معین

(تُ ) [ ع . ] (مص م . ) ارث گذاشتن .

فرهنگ عمید

۱. ارث دادن، ارث رسانیدن، میراث گذاشتن.
۲. وارث گردانیدن، کسی را شریک ورثه ساختن.

ویکی واژه

ارث گذاشتن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
استخاره کن استخاره کن فال تاروت فال تاروت فال عشق فال عشق فال تاروت فال تاروت