لغت نامه دهخدا
تهیه کردن. [ ت َ هی ی َ / ی ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) تدارک کردن و اسباب کار و شغلی را آماده و فراهم نمودن. ( ناظم الاطباء ). رجوع به ماده قبل و تهیه شود.
تهیه کردن. [ ت َ هی ی َ / ی ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) تدارک کردن و اسباب کار و شغلی را آماده و فراهم نمودن. ( ناظم الاطباء ). رجوع به ماده قبل و تهیه شود.
تدارک کردن و اسباب کار و شغلی را آماده و فراهم نمودن
elaborare
preparare