تلفیف
تلفیف. [ ت َ ] ( ع مص ) سخت درنوردیدن و نیک درپیچیدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || از جای جای فراهم آوردن چیزی را. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || نزد بلغا عبارت از تناسب است. ( کشاف اصطلاحات الفنون ). رجوع به تناسب شود.
(تَ ) [ ع . ] (مص م . ) پیچیدن ، درنوردیدن .
فراهم آوردن، گرد آوردن.
( مصدر ) در هم پیچیدن در نوردیدن . جمع : تلفیفات .
پیچیدن، درنوردیدن.