تقلب کردن

لغت نامه دهخدا

تقلب کردن. [ ت َ ق َل ْ ل ُ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) دورویی کردن. و نادرستی کردن و خیانت نمودن. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

( مصدر ) دغلی کردن در کاری حقه زدن .

ویکی واژه

barare
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
مأوا
مأوا
جنگ اول، به از صلح آخر
جنگ اول، به از صلح آخر
لحظه
لحظه
بی درنگ
بی درنگ