به‌آور

لغت نامه دهخدا

بهاور. [ ب َ وَ ] ( ص مرکب ) ( از: بها + ور، اداة اتصاف ) بمعنی بهاگیر است که چیزی بسیارقیمت و پربها باشد. ( برهان ). متاع قیمتی و گرانمایه. ( آنندراج ). بهاگیر. پرقیمت. گرانبها :
بهاور درّی از دستم برون برد
به نیرنگ و به افسون دهرغدار.ابوالخطیر.چون بهاور گهر بیش بها
هنر اندر گهرش تضمین است.ابوالفرج رونی.قطره ز سفر شودبگوهر
گوهر به سفر شود بهاور.خاقانی.رجوع به بهاگیر شود.

فرهنگ عمید

قیمتی، گران مایه، گران بها، قیمت دار.

فرهنگ فارسی

قیمتی، گرانمایه، گرانبها، قیمت دار
( صفت ) بهاگیر پر قیمت گرانبها .

فرهنگ اسم ها

اسم: بهاور (پسر، دختر) (فارسی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: bahāvar) (فارسی: بَهاور) (انگلیسی: bahavar)
معنی: قیمتی، گران بها، پر ارزش، مرکب از بها ( ارزش ) + پسوند دارندگی

دانشنامه عمومی

بهاور (ابهر). بهاور، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان ابهر در استان زنجان ایران است.
این روستا در دهستان حومه قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۶۳ نفر ( ۱۰خانوار ) بوده است.

ویکی واژه

(قدیم): به یقین، یقیناً. کسی را که در دل بُوَد مِهر حیدر/ شود سرخ‌رو در دو گیتی به آور. «رودکی»
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم