ایراث

لغت نامه دهخدا

ایراث. ( ع مص ) میراث دادن. ( ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ص 24 ). وارث گردانیدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). میراث رسانیدن و بقیه چیزی دادن. ( غیاث اللغات ).

فرهنگ معین

[ ع . ] (مص م . ) وارث کردن ، کسی را وارث قرار دادن .

فرهنگ عمید

وارث گردانیدن، کسی را وارث قرار دادن، برای کسی میراث گذاشتن.

فرهنگ فارسی

(مصدر ) وارث کردن کسی را وارث قرار دادن مرده ریگ دادن بکسی .

فرهنگ اسم ها

اسم: ایراث (پسر) (فارسی) (تلفظ: iras) (فارسی: ایراث) (انگلیسی: iras)
معنی: میراث

ویکی واژه

وارث کردن، کسی را وارث قرار دادن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال نوستراداموس فال نوستراداموس فال عشقی فال عشقی فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال تک نیت فال تک نیت