انتسال

لغت نامه دهخدا

انتسال. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) فرزند شدن. ( غیاث اللغات ). دارای نسل شدن. فرزنددار شدن. ( فرهنگ فارسی معین ) :
چون عدو نبود جهاد آمد محال
شهوت ار نبود نباشد انتسال.مولوی.چون بگیری شه رهی که ذوالجلال
برگشاده ست ازبرای انتسال.مولوی.

فرهنگ معین

(اِ تِ ) [ ع . ] (مص ل . ) دارای نسل شدن ، فرزنددار شدن .

فرهنگ عمید

دارای نسل شدن، فرزنددار شدن.

ویکی واژه

دارای نسل شدن، فرزنددار شدن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال قهوه فال قهوه فال تک نیت فال تک نیت فال چوب فال چوب فال مارگاریتا فال مارگاریتا