التحاد

لغت نامه دهخدا

التحاد. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) خمیدن. ( منتهی الارب ). || میل کردن بکسی. || از دین برگشتن. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ).

فرهنگ معین

(اِ تِ ) [ ع . ] (مص ل . ) از دین برگشتن ، ملحد شدن .

فرهنگ فارسی

ملحد شدن، از دین برگشتن
( مصدر ) از دین بر گشتن ملحد شدن بچسپیدن از حق .

ویکی واژه

از دین برگشتن، ملحد شدن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال رابطه فال رابطه فال لنورماند فال لنورماند فال تاروت فال تاروت فال کارت فال کارت