( آفت زده ) آفت زده. [ ف َ زَ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) آفت رسیده. کِشتی به آفتهائی چون تگرگ و شجام و ملخ و سن و زنگ و سیل دچارشده.
فرهنگ فارسی
( آفت زده ) ( اسم ) مبتلا بافت آسیب دیده و آفت زده : کشتی آفت رسیده زراعت آفت رسیده .
ویکی واژه
ویژگی باغ یا کِشت یا محصول یا دامی که بوسیله آفت گیاهی صدمه دیده یا از میان رفته باشد. دچار مصیبت و بلا. آفت زده حوادثی را/ از ورطه عجز وا رهاندی. «پروین اعتصامی»