آردبیز
( آردبیز ) آردبیز. ( اِ مرکب ) مُنخل. غربال. اَلک. تنگ بیز.
( آردبیز ) (اِمر. ) غربال ، غربیل .
( آردبیز ) ۱. = الک
۲. (اسم، صفت ) الک کننده.
( آردبیز ) غربال الک
( آرد بیز ) ( اسم ) غربال غربیل .
الک، غربال، غربیل. آنکه آرد الک میکند. الک کننده. چندین نفر عمله آردبیز مشغول بیختن آرد بودند. «جمالزاده»