ارته. [ اَ ت َ / ت ِ ] ( اِ ) اِسکمبر. ارته. [ اُ ت َ ] ( ع اِ ) موئی که بر سر حربا یعنی آفتاب پرست میباشد. ارته. [ اَ رَ ت َ ] ( اِخ ) دهی است بین سیاهرود و ساری. ( سفرنامه مازندران و استراباد رابینو ص 50 و 122 ). ارته. [ اُ ت َ ] ( اِخ ) کرسی مقاطعه ولایت برنات سفلی. موقع آن قرب نهر غاف دوبو بمسافت 40 هزارگزی شمال غربی بوعلی، سکنه آن در حدود هفت هزار تن و محصول آن نمک خوب و پر مرغابی و منسوجات پشمی است. ( از ضمیمه معجم البلدان ).
فرهنگ فارسی
( اسم ) اسکنبیل دهی است بین سیاهرود و ساری
دانشنامه عمومی
آرته. آرته ( ARTE؛ مخفف عبارت فرانسوی Association Relative à la Télévision Européenne ) شبکه تلویریونی فرانسوی - آلمانی است که عمده فعالیت آن در زمینه فرهنگ و هنر است. این شبکه خود را به عنوان شبکه فرهنگ اروپا توصیف کرده و هدفش را افزایش کیفیت برنامه ها بویژه در بخش های فرهنگی و هنری بیان می کند. دفتر مرکزی این شبکه در استراسبورگ در فرانسه است؛ تأسیساتی هم در ایسی لمولینو در نزدیکی پاریس و بادن - بادن در آلمان دارد. • وبگاه رسمی آرته • استراسبورگ • اوآراف • ایستگاه های تلویزیونی آلمانی زبان • ایستگاه های تلویزیونی در آلمان • ایستگاه های تلویزیونی در بلژیک • ایستگاه های تلویزیونی در فرانسه • ایستگاه های تلویزیونی در هلند • ایستگاه های تلویزیونی فرانسوی زبان • برندگان جایزه پی بادی • روابط فرانسه و آلمان • ساختمان ها و سازه ها در استراسبورگ • سازمان های موسیقی در آلمان • سازمان های موسیقی فرانسه • شبکه ها و ایستگاه های تلویزیونی بنیان گذاری شده در ۱۹۹۲ ( میلادی ) • شبکه های تلویزیونی آلمان • شبکه های تلویزیونی اروپایی • کانال تلویزیونی در فلاندر • کانال های تلویزیونی موسیقی کلاسیک • شبکه های تلویزیونی بدون تبلیغ بازرگانی • مختصات در ویکی داده • صفحه هایی که از جعبه اطلاعات شبکه تلویزیونی دارای پارامترهای نامعلوم استفاده می کنند • پیوند رده انبار در ویکی داده است ارته (کوهرنگ). ارته روستایی است در شهرستان کوهرنگ، بخش بازفت، استان چهارمحال و بختیاری.
دانشنامه آزاد فارسی
اَرْتَه (در فارسی باستان: اَرتَه؛ در اوستا: اَشه) پرمعنی ترین و پربارترین واژۀ اوستایی، دربردارندۀ مفاهیم و صفات راستی، درستی، حقیقت، اخلاق انسانی، جوهر قانون و قانونمندی، مصدر دادگستری، مظهر نیکویی، خرد، نظم درست، مظهر نظم و ترتیب جهانی، یا نظم خدایی. اشه سامان بهنجار است و کردار نیک، پندار نیک و گفتار نیک و سرانجام اشه پرهیزگاری، پارسایی و فضیلت و تقوا به مفهوم فضیلت و تقواست. اشه هنر (اَرته = آرت ) است، به مفهوم همۀ قابلیت ها و توانمندی های زیبا و انسانیِ رستگاری آفرین. فردوسی آن جا که هنر را تنها نزد ایرانیان دانسته است، بدون تردید تکیه بر همۀ بار معنوی هنر داشته است: هنر توانستن ِ بهنجار، قابلیتِ بهنجار و هنر فضیلت. به گزارش هرودوت، پارسیان خود را Artaioi می نامیدند و مردمی که پیرامونشان می زیستند نیز اینان را به این نام می خواندند. در ایران باستان، نام های مرکب «ارته »دار، مانند اردشیر (ارته خْشَثْرَه ) نام های بسیار محبوبی بوده اند و نام بسیاری از نامداران با ارته شروع می شد. ارته ایرانی (یونانی آرِتَه ) تقریباً بدون تفاوت، همانی است که در فلسفۀ افلاطون به صورت آرِتِه (لاتینی: راتوس )، جان تمام فلسفۀ افلاطون است. کهن ترین سند مکتوب درباره اَرتَه، سنگ نبشتۀ خشایارشا (۴۸۶-۴۶۵پ م) در تخت جمشید است. خشایارشا می گوید که او اهورمزدا و ارته (اشه ) را با فروتنی پرستش می کند. اردیبهشت (= بهترین اَرتَه ) نام نخستین امشاسپند آیین زردشت است.
ویکی واژه
ارته یا آرتا، از اصطلاحات مشترک زبان پارسی، مادی سده هفتم پیش از میلاد.