آخر کردن

لغت نامه دهخدا

( آخر کردن ) آخر کردن. [ خ ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) بپایان رسانیدن.

ویکی واژه

آخرکردن
(قدیمی): به پایان رسانیدن. چون ... سخن آخر کرد، عمامه خود را درست کرد. «جامی»
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم