استحکام (Strength): مقاومت یک ماده در برابر شکست یا تغییر شکل تحت فشار یا نیرو. این خاصیت در مصالح مختلف مانند بتن، فولاد و چوب متفاوت است.
تنش (Stress): نیروی وارد شده بر واحد سطح. در مهندسی عمران، معمولاً در واحد پاسکال (Pa) یا نیوتن بر متر مربع (N/m²) اندازهگیری میشود.
کرنش (Strain): تغییر شکل یک جسم تحت بارگذاری. این تغییر شکل به صورت نسبت تغییر طول به طول اولیه اندازهگیری میشود.
بار زنده (Live Load): بارهایی که به طور موقت بر سازه وارد میشوند، مانند افراد، وسایل نقلیه، و تجهیزات.
بار مرده (Dead Load): بارهایی که به طور دائمی بر سازه وارد میشوند، مانند وزن خود سازه، سقفها، و دیوارها.
ضریب ایمنی (Safety Factor): ضریبی که برای تأمین امنیت و جلوگیری از شکست سازه، معمولاً نسبت مقاومت نهایی به بار طراحی میباشد.
بتن پیش تنیده (Pre-stressed Concrete): بتنی که تحت بارگذاری پیش از قرار گرفتن در سازه تحت کشش قرار میگیرد تا در زمان بارگذاری نهایی مقاومت بیشتری داشته باشد.
خیز (Deflection): تغییر شکل عمودی یک سازه یا تیر تحت بارگذاری. خیز زیاد ممکن است نشاندهنده مشکلاتی در طراحی یا مصالح باشد.
شکلپذیری (Ductility): خاصیت یک ماده که اجازه میدهد تا آن ماده پیش از شکست به میزان زیادی تغییر شکل دهد. فولاد معمولاً شکلپذیری بالایی دارد.
مصالح (Materials): مواد مختلفی که در ساخت و ساز استفاده میشوند، مانند بتن، فولاد، آجر، سنگ، و چوب.
حملونقل و مهندسی ترافیک (Transportation Engineering): شاخهای از مهندسی عمران که به طراحی، ساخت، و نگهداری سیستمهای حملونقل و جادهها میپردازد.
مقاومت برشی (Shear Strength): توانایی یک ماده در برابر نیروهای برشی. این مقاومت معمولاً در جوشها، اتصالات و نقاط ضعف سازهها مورد بررسی قرار میگیرد.
آببندی (Waterproofing): فرآیند جلوگیری از نفوذ آب به داخل سازه، مخصوصاً در مناطقی مانند زیرزمینها یا سازههای زیر آبی.
پایداری (Stability): توانایی سازه در حفظ وضعیت تعادل خود تحت بارگذاریهای مختلف. پایداری به عوامل مختلفی چون طراحی صحیح و مصالح مناسب بستگی دارد.
زمینشناسی مهندسی (Geotechnical Engineering): شاخهای از مهندسی عمران که به مطالعه خواص خاکها و سنگها برای طراحی و ساخت سازهها و پروژههای عمرانی میپردازد.
مقاومت فشاری (Compressive Strength): ظرفیت یک ماده برای تحمل فشار و فشردگی بدون شکستن. این خاصیت معمولاً در بتن و سنگها مهم است.
اتصالات جوشی (Welded Connections): روشهایی که برای اتصال قطعات فلزی با استفاده از جوشکاری به همدیگر به کار میروند.
ساختار قاب (Frame Structure): یک ساختار سازهای که معمولاً از تیرها و ستونها ساخته میشود و بارها را از طریق این اعضا به زمین منتقل میکند.
تئوری تیر (Beam Theory): مطالعه رفتار تیرها تحت بارگذاریهای مختلف و تحلیل خیز، تنش، و نیروهای داخلی.
خرابی موضعی (Local Failure): خرابی در یک نقطه خاص از سازه که ممکن است به دلیل بارگذاریهای شدید، طراحی نادرست یا نقص در مصالح ایجاد شود.
شوک حرارتی (Thermal Shock): تغییر ناگهانی و شدید دما که میتواند باعث ترکخوردگی یا شکستن مصالح شود. این پدیده معمولاً در سازههایی که در معرض تغییرات دمایی شدید هستند، مانند لولهها یا سازههای فلزی اتفاق میافتد.
مقاومت کششی (Tensile Strength): قدرت یک ماده برای تحمل کشش بدون شکست. فولاد و برخی آلیاژهای فلزی معمولاً مقاومت کششی بالایی دارند.
استفاده از فضای خالی (Void Ratio): نسبت حجم فضای خالی (هوا یا آب) به حجم ذرات جامد در خاک. این مقدار به عنوان یک شاخص مهم در مهندسی ژئوتکنیک برای تحلیل ویژگیهای خاک استفاده میشود.
نرمافزار مدلسازی (Modeling Software): نرمافزارهایی مانند AutoCAD، SAP2000، ETABS و SAFE که برای طراحی و تحلیل سازهها و پروژههای عمرانی مورد استفاده قرار میگیرند.
مقاومت خمشی (Bending Strength): مقاومتی که یک ماده در برابر نیروهای خمشی یا تغییر شکل خمشی نشان میدهد. این مقاومت در طراحی تیرها و دالها اهمیت زیادی دارد.
نحوه انتقال نیرو (Load Transfer): روشهای مختلفی که از طریق آنها نیروها از یک نقطه به نقاط دیگر در سازه منتقل میشوند، مانند انتقال از ستونها به فونداسیون.
عملکرد لرزهای (Seismic Performance): ارزیابی و طراحی سازهها به گونهای که در برابر زلزله یا ارتعاشات ناشی از آن مقاوم باشند. این موضوع به تحلیل دینامیکی سازهها مربوط میشود.
بیشینه بار (Ultimate Load): بزرگترین باری که یک سازه یا جزء سازه میتواند بدون شکستن یا خرابی تحمل کند.
کشش سطحی (Surface Tension): پدیدهای که به دلیل نیروهای بین مولکولی در سطح مایع ایجاد میشود. این موضوع در تحلیل و طراحی برخی سیستمهای آبیاری و هیدرولیکی کاربرد دارد.
زلزلهنگاری (Seismography): شاخهای از مهندسی که به مطالعه و اندازهگیری حرکات زمین ناشی از زلزلهها و ارتعاشات دیگر پرداخته و تأثیرات آنها بر سازهها و محیطهای مختلف را بررسی میکند.
پارامترهای خاکی (Soil Parameters): خواص فیزیکی و مکانیکی خاکها مانند چگالی، زاویه اصطکاک، مدول الاستیسیته، و ظرفیت باربری.
گودبرداری (Excavation): فرآیند حفاری و خارج کردن خاک یا سنگ از یک محل برای آمادهسازی زمین برای ساختوساز. این عملیات ممکن است برای احداث فونداسیون یا تونلها باشد.
آزمایشهای غیرمخرب (Non-Destructive Testing): روشهایی برای بررسی و ارزیابی مصالح و سازهها بدون آسیب رساندن به آنها، مانند آزمایش اولتراسونیک، رادیوگرافی، و امواج مغناطیسی.
تست بارگذاری (Load Testing): فرایند اعمال بار بر روی سازه یا مصالح برای ارزیابی عملکرد آنها تحت شرایط بارگذاری واقعی یا شبیهسازیشده.
اتصالات پیچ و مهرهای (Bolt and Nut Connections): اتصالاتی که از پیچ و مهره برای اتصال قطعات مختلف سازهای به یکدیگر استفاده میکنند. این نوع اتصالها در ساخت سازههای فولادی رایج است.
ترکخوردگی (Cracking): شکافهایی که در مصالح بهویژه بتن، سنگ، یا فولاد در اثر بارگذاری، تغییرات دما یا فشار به وجود میآیند.
مقاومت آتش (Fire Resistance): توانایی یک ماده یا سازه در مقابل حرارت و آتش، به طوری که ویژگیهای فیزیکی آن تغییر نکند و سلامت سازه حفظ شود.
پایهگذاری (Foundation): سیستمی که وزن سازه را به زمین منتقل میکند. انواع پایهها شامل فونداسیونهای سطحی (مانند شالودهها) و فونداسیونهای عمیق (مانند پیهای شمعی) میباشند.
دینامیک سازهها (Structural Dynamics): شاخهای از مهندسی که به بررسی رفتار سازهها تحت تأثیر بارهای دینامیکی مانند زلزله، باد و ارتعاشات میپردازد.
ساختار کامپوزیتی (Composite Structure): سازهای که از ترکیب چند ماده با خواص مختلف تشکیل شده است تا ویژگیهای مطلوب از هر ماده در یک سیستم یکپارچه فراهم شود.
سرعت جریان (Flow Velocity): سرعت حرکت سیالات در یک لوله، کانال یا مجرا. این پارامتر در طراحی سیستمهای آبرسانی، فاضلاب، و تونلهای زیرزمینی مهم است.
شمعگذاری (Piling): استفاده از ستونهای بلند و فولادی یا بتنی برای ایجاد فونداسیونی عمیق در خاکهای ضعیف یا در مناطقی که نیازی به پی سطحی نیست.
مدول الاستیسیته (Elastic Modulus): خاصیتی که نشاندهنده مقاومت یک ماده در برابر تغییر شکل است. این مقدار در مواد مختلف متفاوت است و برای تحلیل رفتار سازهها بسیار مهم است.
حسابرسی انرژی (Energy Audit): فرآیند بررسی و تحلیل مصرف انرژی در ساختمانها و سازهها برای بهینهسازی استفاده از انرژی و کاهش هزینهها.
سطح زیر آب (Water Table): عمق سطح آبهای زیرزمینی در خاک. این سطح به تأثیراتی که ممکن است بر ساختوسازها در نظر گرفته شود، بستگی دارد.