لغت نامه دهخدا دعیمیص. [ دُ ع َ ] ( ع ص، اِ ) دانا و زیرک و کاردان. ( از منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). عالم و دانا به چیزی، و آن از «دعیمیص الرمل » مأخوذ است، گویند: هو دعیمیص هذا الامر. ( از اقرب الموارد ). و رجوع به دعیمیص الرمل شود.