ارغیو

لغت نامه دهخدا

ارغیو. [ ] ( اِخ ) ارغیوا. ارغیون. اهل ارغس. مردم ارغس. رجوع به عیون الانباء ج 1 ص 15 و رجوع به ارغس شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
رقیق
رقیق
مواظب
مواظب
سرانجام
سرانجام
آغاز
آغاز