غمیصاء

غمیصاء به عنوان یک مفهوم عمیق در ادبیات و فرهنگ معاصر، به نوعی احساس و حالت روحی اشاره دارد که ترکیبی از اندوه و تأمل است. این واژه به طور خاص در موقعیت‌هایی به کار می‌رود که فرد در حال مواجهه با چالش‌ها و دشواری‌های زندگی است و در عین حال به درون خود نگاهی عمیق و معنادار دارد. غمیصاء، در واقع نشان‌دهنده تلاشی برای درک و پذیرش این احساسات است، به طوری که فرد می‌تواند از طریق آن، به خودآگاهی و رشد روحی دست یابد. این مفهوم می‌تواند به ما کمک کند تا با پذیرش غم و ناراحتی‌های خود، به سمت تحول و تغییر مثبت حرکت کنیم. به عبارت دیگر، غمیصاء دعوتی است به درک بهتر خود و زندگی، و فرصتی برای جستجوی معنا در دل ناامیدی‌ها و چالش‌ها.

لغت نامه دهخدا

غمیصاء. [ غ ُ م َ ] ( اِخ ) یکی از دو ستاره شعری، و آن را غَموص نیز نامند و من احادیثهم: ان الشعری العبور قطعت المجرة فسمیت عبوراً، و بکت الاخری علی اثرها حتی غمصت فسمیت غمیصاء. ( منتهی الارب ). نام دیگر شِعرای شامی است و آن کوکبی است روشن از قدر اول در صورت کلب اصغر ( از جهان دانش ).رمیصاء. بزرگترین از دو کوکب ذراع مقبوضه. یکی از اختا سهیل. رجوع به التفهیم ص 87 و کلمه عَبور شود.
غمیصاء. [ غ ُ م َ ] ( اِخ ) رمیصاء. نام ام سلیم دختر ملحماء است. وی مادر انس بن مالک و از صحابیات بود. ( از قاموس الاعلام ترکی ).
غمیصاء. [ غ ُ م َ ] ( اِخ ) جایی است در بادیه عرب نزدیکی مکه که مسکن بنی جذیمةبن عامربن عبدمناةبن کنانه بود. خالدبن ولید در عام الفتح گروه بسیاری از ایشان را کشت، رسول خدا گفت: «اللهم انی ابراء الیک مما صنع خالد». آنگاه بوسیله علی ( ع ) دیه کشته شدگان را داد. زنی از ایشان گوید:
و لولا مقال القوم للقوم اسلموا
للاقت سلیم یوم ذلک ناطحا
لماصعهم بشر و اصحاب جحدم 
و مرّة حتی یترکوا الامر صابحا
فکائن تری یوم الغمیصاء من فتی 
اصیب و لم یجرح و قد کان جارحا
الظت بخطاب الایامی و طلقت 
غداتئذ منهن من کان ناکحا.
دیگری گوید:
وکائن تسری بالغمیصاء من فتی 
جریحاً و لم یجرح و قد کان جارحا.( از معجم البلدان ).

فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال انگلیسی فال انگلیسی فال تک نیت فال تک نیت فال درخت فال درخت فال رابطه فال رابطه