همهومه

لغت نامه دهخدا

( همهومة ) همهومة. [ هَُ م َ ] ( ع اِ ) گله بزرگ از شتران. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). رجوع به همهامة شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
خنیاگر
خنیاگر
مودت
مودت
روز جاری
روز جاری
ذکر یا حمید الفعال ذالمن
ذکر یا حمید الفعال ذالمن