لغت نامه دهخدا
مذخر. [ م ُذْ ذَ خ ِ ] ( ع ص ) نعت فاعلی است از اذخار. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به اذخار و نیز رجوع به مُدَّخِر شود. || اسبی که باقی دارد تک خود را بعد انقطاع تک اسبان دیگر. ( منتهی الارب ). الفرس المبقی للحصر - ضرب من العدو - مدخر. ( منتهی الارب ). اسبی که دیرتر از اسبان دیگر از دویدن بازایستد.