صنجیله

لغت نامه دهخدا

( صنجیلة ) صنجیلة. [ ص َ ل َ ] ( اِخ ) بعضی مورخان گفته اند: شهری است در بلاد افرنج...و صنجیل نسبتی است بدان. ( معجم البلدان ). لیکن از بیت زیر که در وصف جنگ عبدالرحمان بن محمد اموی سرود شده، ظاهر است که نام این شهر صنجیل است:
و بعدها مدینةالصنجیل
ما اذعنت للصارم الصقیل.
( عقدالفرید چ محمدسعید عریان ج 5 ص 264 ).