گنجیفه

لغت نامه دهخدا

گنجیفه. [ گ َ ف َ /ف ِ ] ( اِ ) نام بازیی است معروف و آن را بحذف تحتانی گنجفه نیز خوانند. ( آنندراج ). رجوع به گنجفه شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - نوعی بازی ایرانی که اکنون از رواج افتاده است. در این بازی هشت دست. دوازده برگی که نود و شش ورق دارد بکار می رود. هر یک از این دسته های هشتگانه سابقا نامی بترتیب زیر داشت: غلام تاج شمشیر اشرفی ( زر سرخ ) چنگ برات سکه ( زر سفید ) قماش. هر دسته ۱۲ برگ داشت دو تا بنام شاه و وزیر و بقیه بشمار. یک تا ده شناخته میگردید. برای این بازی دستگاهی مخصوص میساختند و آنرا گنجفه مینامیدند. برگهای نود و شش گان. این دستگاه طوری ساخته میشد که هر یک از آنها بتنهایی شناخته میگردید. امروزه گنجفه دارای ۵۲ برگ است که از چهار دسته بنام: گشنیز خشت دل سرو تشکیل میشود و هر دسته ۱۳ برگ دارد سه تای آنها: شاه: بی بی سرباز و ده تای دیگر از ده خال تا تک خال نام دارد. ۲ - نام برگهای گنجفه.