چین چوروک

لغت نامه دهخدا

چین چوروک. [ ن ُ چ ُ ] ( اِ مرکب، از اتباع ) رجوع به چین و چروک شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
الکن
الکن
میلف
میلف
مطلقه
مطلقه
سپند
سپند