پیر اموز

لغت نامه دهخدا

( پیرآموز ) پیرآموز. ( اِ مرکب ) علمی که کسی در زمان پیری بیاموزد. ( آنندراج ). || ( ن مف مرکب ) که از پیر آموخته باشد. که پیر تعلیم دهد:
در مکافات آن جهان افروز
خواند بر شه فسون پیرآموز.نظامی.

فرهنگ فارسی

( پیر آموز ) ( صفت ) آنچه پیران بدیگران آموزند. پیر آموخته: در مکافات آن جهان افروز ( کنیزک زیبای ابیه ) - خواند( پیر زن مکار ) بر شه فسون پیر آموز.
علمی که کسی در زمان پیری باموزد