وهجان

لغت نامه دهخدا

وهجان. [ وَ هََ ] ( ع مص ) وَهج. افروخته شدن آتش. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). درخشیدن. ( ترجمان علامه جرجانی ترتیب عادل بن علی ) ( تاج المصادر بیهقی ). درخشیدن آتش. ( دهار ).
وهجان. [ وَ ] ( ع ص ) ( یوم... ) روز سخت گرم. ( اقرب الموارد ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال انبیا فال انبیا فال پی ام سی فال پی ام سی فال حافظ فال حافظ فال امروز فال امروز