نشنک

واژه‌ی نشنک در متون کهن فارسی به‌کار رفته و به‌عنوان اسم شناخته می‌شود. این لغت در فرهنگ‌های تاریخی مانند ابوهی با معادل‌های نشک، ناز و نوژ ثبت شده و برای دستیابی به اطلاعات دقیق‌تر، ارجاع به مدخل نشک توصیه گردیده است. بررسی این واژه نشان می‌دهد که در گویش‌ها و متون قدیمی، گاهی یک معنا با صورت‌های گوناگون املایی بیان می‌شده است. در این مورد، نشنک و نشک به یک مفهوم واحد اشاره دارند که با واژه‌های ناز و نوژ نیز هم‌معنی هستند. این تنوع در املا و کاربرد، از ویژگی‌های زبان فارسی در دوران مختلف تاریخی محسوب می‌شود. برای پژوهشگران و علاقه‌مندان به زبان‌شناسی تاریخی، رجوع به منابع معتبری که به‌طور تخصصی به بررسی این واژه‌ها پرداخته‌اند، ضروری است. چنین مطالعاتی نه‌تنها در درک دقیق‌تر متون کهن فارسی مؤثر است، بلکه سیر تحول واژگان و ارتباط آن‌ها با یکدیگر را نیز روشن می‌سازد.

لغت نامه دهخدا

نشنک. [ ن َ ن َ] ( اِ ) نشک. ناز. نوژ. ( اوبهی ). رجوع به نشک شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال قهوه فال قهوه فال تاروت فال تاروت فال مارگاریتا فال مارگاریتا