ناچشیدن مصدری است از ریشهٔ چش که با پیشوند نفی نا ساخته شده و بهصورت نچشیدن نیز بهکار میرود. این واژه در لغت به معنای چشیدن نکردن، مزمزه نکردن یا ناچشیده گذاشتن چیزی است و در متون ادبی و گفتار رسمی، گاه برای بیان بیمیلی به تجربهی چیزی یا پرهیز از آزمودن مزهای خاص مورد استفاده قرار میگیرد. در دستور زبان فارسی، ناچشیدن در زمرهٔ مصدرهای منفی و مقابل چشیدن محسوب میشود و ساختار آن بر پایهٔ قاعدهی اشتقاق با پیشوند نفی است. این واژه در فرهنگهای معتبر لغت، از جمله لغتنامهٔ دهخدا و فرهنگ معین، با ارجاع به مدخل چشیدن تعریف شده و کاربرد آن بیشتر در متون کهن و اشعار کلاسیک فارسی به چشم میخورد. از نظر نگارشی، تلفظ این کلمه بهصورت [ چ َ دَ ] (چَـدَ) نشاندهندهٔ حرکت کوتاه مصوتهاست و رعایت نیمفاصله در نوشتار آن همچون ناچشیدن ضروری است. این نمونه، گویای ظرافتهای خط فارسی و اهمیت نشانهگذاری و فاصلهگذاری صحیح در حفظ یکپارچگی و خوانایی متن است.