ناقز

لغت نامه دهخدا

ناقز. [ ق ِ ] ( ع ص ) عطاء ناقز؛ دهش هیچکاره. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). دهش بیهوده و هیچکاره. ( ناظم الاطباء ). الناقز من العطاء؛ الخسیس و هو ذوناقز. ( معجم متن اللغة ) ( از اقرب الموارد ). عطاء ناقز و ذوناقز؛ خسیس. ( المنجد ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
گواد
گواد
ارور
ارور
دارک
دارک
نمایان
نمایان