میقاتگاه

لغت نامه دهخدا

میقاتگاه. ( اِ مرکب ) وعده گاه. وعده جای: تا او این شکایت بر موسی ( ع ) کرد چون از میقاتگاه بازآمد. ( کتاب النقض ص 483 ).
نوروز پیک نصرتش میقاتگاه عشرتش
نه مه بهار از حضرتش دل ناشکیبا داشته.خاقانی.و رجوع به میقات شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال فنجان فال فنجان فال ای چینگ فال ای چینگ فال انبیا فال انبیا فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی