میشنای

لغت نامه دهخدا

میشنای. ( اِ مرکب ) نام گیاهی. ( ناظم الاطباء ). حی العالم بود. ( تذکره صیدنه ابوریحان بیرونی ). گیاهی است و آن را به عربی عصی الراعی گویند. ( از شعوری ج 2 ورق 367 ). میشا. میشبا. میشما. میش بهار. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به میشما شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
همچنین
همچنین
همپایه
همپایه
تقسیم
تقسیم
ورژن
ورژن