مهداء

لغت نامه دهخدا

مهداء. [ م ِ ] ( ع ص ) بسیار هدیه آرنده. ( منتهی الارب ).هدیه آرنده. ( آنندراج ). کسی که عادت وی هدیه فرستادن باشد. مذکر و مؤنث در وی یکسان است. امراءة مهداء؛زنی که برای همسایگان هدیه فرستد. ( ناظم الاطباء ).
مهداء. [ م َ دَءْ ] ( ع اِ ) اول شب یا ثلث آن. پاسی از شب. ( از اقرب الموارد ). || آرامش شب. یقال: اتانا بعد مهدء اللیل؛ آمد ما را پس از آرامش شب، یعنی پس ازآنکه مردم خفته و آرام شده بودند. ( ناظم الاطباء ).