منقاب

لغت نامه دهخدا

منقاب. [ م ِ ] ( ع اِ ) نی و لوله. ( ناظم الاطباء ) ( از فرهنگ جانسون ).
منقاب. [ م َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان بالاخواف است که در بخش خواف شهرستان تربت حیدریه واقع است و 383 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9 ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
دارک
دارک
آب و آتش
آب و آتش
جنگ اول، به از صلح آخر
جنگ اول، به از صلح آخر
شب دراز است و قلندر بیدار
شب دراز است و قلندر بیدار