لغت نامه دهخدا مناکید. [ م َ ] ( ع ص، اِ ) ج ِ نَکد و نَکَد و نَکِد. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ): قوم مناکید؛ گروه بدفال دشوارخوی. ( ناظم الاطباء ). رجوع به نکد شود.