لغت نامه دهخدا
ملهیات. [ م ُ ] ( ع ص، اِ ) ج ِ ملهیة، تأنیث مُلهی. مشغول کننده ها. غافل کننده ها: مثلاً چنانکه میخواره از تلخی می... و تقدیم ملهیات و تأخیر مهمات و رنج خمار... یاد آرد... اندک اندک قدم بازپس نهد و بازایستد. ( مرزبان نامه ). رجوع به مُلهی شود.