واژهی مُقَلقِله در زبان فارسی ریشهای عربی دارد و به صورت مُقَلقَلَ در منابع کهن ثبت شده است. این واژه در اصل به صدای بههمخوردن مایعات درون ظرفهای شیشهای یا سفالی مانند صراحی و شیشه اشاره دارد. به بیان دیگر، هر گاه مایع درون ظرفی در حال تکان خوردن باشد، آوای پدیدآمده را مُقَلقِله مینامند.
در متون ادبی و لغتنامههای معتبری همچون غیاثاللغات و آنندراج نیز این واژه با همین معنا ثبت و تعریف شده است. کاربرد این کلمه بیشتر در حوزهی توصیف اصوات و در قالب ادبیات غنایی و شاعرانه دیده میشود. شناخت چنین واژههایی نهتنها گویای دقت و ظرافت زبان فارسی در بیان پدیدههای روزمره است، بلکه غنای فرهنگی این زبان را در انتقال حسّ و حال صحنههای گوناگون نشان میدهد.
امروزه نیز اگرچه ممکن است استفاده از این قبیل واژهها در گفتار عامیانه کمتر رواج داشته باشد، ولی در متون ادبی، شعر معاصر و همچنین در حوزهی ترجمه و دوبلهی فیلمها میتوان ردپای آن را مشاهده کرد. حفظ و توجه به این گونه مصطلحات، به غنای زبان فارسی و پاسداشت میراث زبانی پیشینیان کمک شایانی خواهد کرد.