معزرون

لغت نامه دهخدا

معزرون. [ م َ زَ ] ( معرب، اِ ) برساخته ازمازریون. ( از دزی ج 2 ص 602 ). رجوع به مازریون شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
استیصال
استیصال
احتساب
احتساب
لطیف
لطیف
سیالیت
سیالیت