مشخلب

لغت نامه دهخدا

مشخلب. [ م َ خ َ ل َ ] ( ع اِ ) قطعه ای از شیشه شکسته و گویند خزف است. ( از اقرب الموارد ) ( از محیط المحیط ). مخشلب. ( محیط المحیط ) ( المعرب جوالیقی ص 315 ). و رجوع به مخشلب و مشخلبة معنی اول و المعرب جوالیقی شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
کس ننه
کس ننه
سایکو
سایکو
درس
درس
علت
علت