لغت نامه دهخدا مزجوج. [ م َ ] ( ع ص ) دلوی که گرد ناتراشیده و هر دو لب آن را باهم دوزند. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). دول بزرگی که گرد ساخته نشده باشد و لبهای آن را بهم دوخته باشند. ( ناظم الاطباء ).