محتق

لغت نامه دهخدا

محتق. [ م ُ ت َق ق ] ( ع ص ) زخم نافذ و راست. ( ناظم الاطباء ). محتقة.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
روزگار
روزگار
فوت جاب
فوت جاب
کس کش
کس کش
فال امروز
فال امروز