مجموعه رسائل و مقالات فلسفی علامه رفیعی قزوینی

دانشنامه اسلامی

[ویکی نور] مجموعه رسائل و مقالات فلسفی علامه رفیعی قزوینی، مجموعه‎ای است از نوشته‎های فلسفی میرزا ابوالحسن رفیعی قزوینی که توسط غلامحسین رضانژاد، گردآوری شده است.
کتاب با مقدمه گردآورند آغاز شده و مطالب دربردارنده مجموعا بیست‎ویک مقاله و رساله می‎باشد.
در مقدمه، ضمن ارائه شرح‎ حال مفصلی از نویسنده، به توضیح و تشریح رسائل و مقالات کتاب پرداخته شده است.
به‎عنوان آشنایی با این مجموعه، به معرفی برخی از رسائل و مقالات، پرداخته خواهد شد:
نویسنده در این رساله، پس از نقل مشارب و مسالک مختلف در مسئله معاد، به نقل نظریه مختار خود پرداخته، می‎گوید: روح پس از مفارقت از بدن، به بدن برزخى (مثالى) تعلق گرفته و ماده عنصرى و دنیوى بدن، پس از طى مراتب کمال و ارتقا به حدى می‎رسد که لیاقت ساختمان بدن اخروى را دارا شده و در حقیقت روح با همان بدن مثالى و برزخى به بدن اخروى که نتیجه حرکت جوهرى و ارتقای اجزای بدن دنیوى است، تعلق مى‎گیرد و اشکال یک روح و دو بدن - ‎یکى بدن مثالى برزخى و دیگرى بدن مترقى اخروى - ‎پدید نمی آید؛ زیرا این دو بدن در طول یکدیگرند و نه در عرض هم تا اشکال وارد باشد و بالاخره این بدن برزخى مطابق با ملکات و کمالات و اخلاق و صفات روح بوده و بدن‏ خاکى دنیوى هم، مطابق با هیئت و شکل بدن مثالى برزخى می‎باشد. این نظریه، اگرچه تکامل‏یافته نظریات غیاث‎الدین منصور دشتکى و آقا على مدرس تهرانى است و با اعتقادات شرعى و مفاد آیات و احادیث و اخبار معاد مطابقت دارد، از حیث عقلى و حکمى کمتر از دو نظریه پیشین مورد خدشه و صدمه ورود اشکالات است و به‎هرحال تاکنون کسى از فلاسفه و حکمای گذشته و حال، موفق به طرح پیشنهاد نظریه‏ اى جامع و کامل نشده، که هم با قواعد عقلى و حکمى سازوار افتد و هم بر وفق شریعت حقه باشد. این فقیر نظریه صدرالمتألهین را با دقتى که در پیرامون آن نموده و با مشارب دیگر تطبیق کرده ‏ام، مغایر با هیچ‎یک از آیات و احادیث و اخبار نیافتم؛ زیرا از ظواهر آیات معاد، لزوم مادى بودن بدن اخروى مستفاد نیست؛ اگرچه صورت جسمى آن غیر قابل انکار است و جسم بودن هم تنها به ماده نمی‎باشد و صورت کمالى و داراى فعلیت جسم دنیوى هم، بدن شمرده می‎شود و عود روح در آن با آیات الهى مغایرتى ندارد.
در اینکه معراج پیامبر(ص) جسمانى یا روحانى و یا هر دو باهم بوده است، در میان اهل اسلام اختلاف است؛ لیکن همه فرقه‏ هاى مسلمانان آن را به هر وجه از ضروریات دانسته‏ اند. حقیقت این است که طبق نص این آیه شریفه: سُبْحانَ الذِی أَسْرى‏ بِعَبْدِهِ لَیلًا... (الإسراء: 1)، معراج هم جسمانى بوده و هم روحانى؛ زیرا «عبد» عبارت از مجموع هویت مبارک آن حضرت از روح و بدن شریف است و انحصار معراج در یکى از دو قسم روحانى و یا جسمانى برخلاف نص آیه شریفه می‎باشد و استناد برخى از ناآگاهان به معارف الهى به مفهوم فقره‏ اى از دعاى ندبه بدین عبارت: «و عرجت بروحه إلى السماء» و استفاده روحانى بودن معراج آن حضرت، دلیل بر منحصر بودن معراج به روحانى نیست؛ زیرا پس از صراحت آیه، هر حدیث یا خبر و اثرى را که ظاهرا مخالف آن به نظر آید، باید توجیه یا تأویل کرد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال راز فال راز فال میلادی فال میلادی فال فرشتگان فال فرشتگان فال سنجش فال سنجش