قیقم

قیقم در منابع لغوی عربی، به ویژه در اثر گران‌بهای اقرب الموارد، به عنوان یک صفت وصفی معرفی شده است که بار معنایی خاصی را در حوزهٔ تشریح جسمانی منتقل می‌کند. این واژه، در اصل، وصفی است برای حالتی که در ناحیهٔ گلو و مجرای تنفسی رخ می‌دهد و دقیقاً به معنای گشاده گلو یا فراخ گلو به کار می‌رود. تحلیل این ترکیب لغوی نشان می‌دهد که این واژه احتمالاً برای توصیف افرادی به کار می‌رفته که دارای حنجره یا دهانهٔ حلق بازتری بوده‌اند؛ هرچند که کاربرد دقیق آن در ادبیات فارسی معیار کمتر به چشم می‌خورد و بیشتر در متون لغوی به عنوان یک واژهٔ کم‌نظیر ثبت شده است.

مفهوم گشاده گلو در بافت‌های مختلف

صفت گشاده گلو مفهومی فراتر از صرفاً ویژگی فیزیکی دارد. در متون کلاسیک، افرادی که دارای حنجره‌ای بازتر و صدای عمیق‌تر بودند، گاهی با این ویژگی توصیف می‌شدند؛ چرا که گشادی گلو می‌تواند بر طنین، قدرت و رسایی صدا تأثیر مستقیم بگذارد. از سوی دیگر، در برخی تعابیر، ممکن است این صفت به طور استعاری برای اشاره به افرادی به کار رود که در سخن گفتن پرحرف، گستاخ، یا بسیار بلندصدا هستند، هرچند که ریشهٔ اصلی لغوی بر ویژگی ظاهری و فیزیکی دلالت دارد. لذا، درک معنای قیقم مستلزم توجه به بافت متنی است که این واژه در آن به کار رفته است.

لغت نامه دهخدا

قیقم. [ ق َ ق َ ] ( ع ص ) گشاده گلو. ( از اقرب الموارد ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال راز فال راز فال فرشتگان فال فرشتگان فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال عشقی فال عشقی