قونوس

لغت نامه دهخدا

قونوس. [ ق َ ] ( ع اِ ) زبر خود آهنی یا آهن سر خود. || تندی میان دو گوش اسب. || میانه راه. قَونَس. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). رجوع به قونس شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال شمع فال شمع فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال مکعب فال مکعب فال راز فال راز