قضمه

لغت نامه دهخدا

( قضمة ) قضمة. [ ق ُ م َ ] ( ع اِ ) آنچه به کرانه دندان گزند و خورند. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). گویند: ماذقت قضمة؛ ای مایقضم علیه، ای شیئاً. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

آنچه بکرانه دندان گزند و خورند
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
رویداد یعنی چه؟
رویداد یعنی چه؟
استیصال یعنی چه؟
استیصال یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز