عبارت «قسر در رفتن» یکی از اصطلاحات پرکاربرد زبان فارسی است که معنای اصلی آن گریختن از مجازات، زیان یا پیامد عملی ناپسند بدون آنکه آسیب یا تنبیهی در پی داشته باشد، است. به بیان سادهتر، وقتی میگوییم کسی از کاری «قسر در رفت»، یعنی او کاری نادرست انجام داده اما نتیجه بد یا عقوبتی که انتظار میرفت، شامل حالش نشد.
از دید ریشهشناسی، واژه «قِسِر» عربی است و در اصل به معنی نقص، کمبود یا کاستی آمده است. در ترکیب «قسر در رفتن»، این معنا بهصورت استعاری تغییر یافته و مفهوم «رهایی از زیان» به خود گرفته است. بهعبارت دیگر، شخصی که «قسر در میرود» در واقع از زیان یا تنبیهی که حق او بوده، به نوعی کمتر از حد معمول آسیب میبیند یا کاملاً نجات پیدا میکند. برای نمونه، در جملهی «او در تصادف قسر در رفت»، منظور این است که با وجود خطر یا حادثه، آسیبی جدی ندیده است.
در گفتار روزمره، این تعبیر معمولاً بار اخلاقی یا طنزآمیز نیز دارد. وقتی کسی از مجازات، حسابکشی یا دردسری میگریزد، دیگران ممکن است با حالتی طعنهآمیز بگویند: «فلانی باز هم قسر در رفت!» این کاربرد نشان میدهد که زبان فارسی چگونه با بهرهگیری از ترکیبهای استعاری، مفاهیم اجتماعی و روانی مانند عدالت، شانس یا فرار از پیامد را در قالبی ساده و بومی بیان میکند.