قاشب

لغت نامه دهخدا

قاشب. [ ش ِ ] ( ع ص ) درزی. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). خیاط. || مردضعیف النفس. ( ناظم الاطباء ). سست نفس. ( منتهی الارب ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
ابوطاهر گناوه ای
ابوطاهر گناوه ای
هیت
هیت
همپایه
همپایه
فوت جاب
فوت جاب