فیص در زبان عربی ریشههای متعددی دارد که هر کدام معانی خاص خود را میرسانند. یکی از این ریشهها، صوب است که در قرآن کریم ۷۶ بار تکرار شده است. این ریشه در اصل به معنای متوجه شدن یا به سمت چیزی رفتن است. کاربرد آن در قرآن بیشتر در رابطه با جهتگیری، قصد و نیت افراد است. برای مثال، در آیاتی میبینیم که خداوند به سمت انسان متوجه میشود یا انسان به سمت خدا روی میآورد. این مفهوم توجه و روی آوردن در ابعاد مختلفی از جمله جهتگیری مکانی، معنوی و حتی فکری به کار رفته است.
ریشه دیگر، "ف" است که ۲۹۹۹ بار در قرآن تکرار شده است. این حرف جرّ معانی بسیار متنوعی دارد و بسته به سیاق جمله، میتواند به معنای "در"، "به"، "از"، "برای"، "با" و غیره باشد. بسامد بالای این ریشه نشاندهنده نقش حیاتی آن در بیان روابط و جزئیات معنایی در قرآن است. این حرف به تنهایی یا در ترکیب با کلمات دیگر، ساختارهای گوناگونی را ایجاد میکند که فهم دقیق آنها نیازمند توجه به کل جمله و آیه است.
بنابراین، واژه فیص و مشتقات آن با توجه به ریشههای "صوب" و "ف" که در زبان عربی و به ویژه در قرآن کریم کاربرد فراوان دارند، مفاهیم پیچیده و چندوجهی را منتقل میکنند. درک این مفاهیم نیازمند تحلیل دقیق معنایی و توجه به بافت کلام است تا بتواند برداشت درستی از پیام مورد نظر حاصل شود. این دقت در ریشهیابی و تحلیل معنایی، به خصوص در متون مقدس و ادبی، از اهمیت بالایی برخوردار است.