عرون

لغت نامه دهخدا

عرون. [ ع َ ] ( ع ص ) ستور کفیده و موی رفته دست و پا. و اسب «عرون »زده. ( منتهی الارب ). ستور کفیده دست و پای و موی رفته. اسب «عرنة»زده. ( ناظم الاطباء ). دابه که به بیماری «عِران » دچار شده باشد. ( از اقرب الموارد ). و رجوع به عَرَن شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال زندگی فال زندگی فال ابجد فال ابجد فال انگلیسی فال انگلیسی فال جذب فال جذب