شنعاء

لغت نامه دهخدا

شنعاء. [ ش َ ] ( ع ص ) تأنیث اشنع. زشت و قبیح. ( از اقرب الموارد ): حاضران از آن داهیه دهیا و حادثه شنعا تعجب نمودند. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 298 ). و رجوع به اشنع شود. || عیرة شنعاء؛ گورخر ماده بسیار زشت. ( از منتهی الارب ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
آزادی یعنی چه؟
آزادی یعنی چه؟
کپه اقلی یعنی چه؟
کپه اقلی یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز