سکاله

لغت نامه دهخدا

سکاله. [ س ُ ل َ / ل ِ ] ( اِ ) فضله سگ. ( برهان ). سرگین سگ. ( اوبهی ). گه سگ. ( صحاح الفرس ). غائط سگ. ( لغتنامه اسدی ):
یکی بگفت نه مسواک خواجه گنده شده است
که این سکاله و گوه سگ است خشک شده.عماره مروزی.رجوع به سگاله شود.

فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
روزگار یعنی چه؟
روزگار یعنی چه؟
میسترس یعنی چه؟
میسترس یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز